باز هم اول مهر
باز هم اول مهر آمده بود
ومعلم آرام
اسم ها را می خواند
-اصغر پور حسین!
پاسخ آمد: پاسخش را کسی از جمع نداد
-حاضر همه ساکت بودیم
-قاسم هاشمیان! جای او اینجا بود
پاسخ آمد: اینک اما، تنها
-حاضر یک سبد لاله ی سرخ
-اکبر لیلازاد! در کنار ما بود
…. لحظه ای بعد،معلم سبد گل رادید
شانه هایش لرزید
همه ساکت بودیم
ناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیم
غنچه ای در دل ما می جوشید
گل فریاد شکفت!
همه پاسخ دادیم:
حاضر
ماهمه اکبرلیلازادیم!
قیصر امین پور